Insatiate

ɪnˈseɪʃɪət ɪnˈseɪʃɪət
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
سیرنشدنی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد insatiate

  1. adjective impossible to satisfy
    Synonyms:
    insatiable unsatiable
    Antonyms:
    satiate

ارجاع به لغت insatiate

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «insatiate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/insatiate

لغات نزدیک insatiate

پیشنهاد بهبود معانی