Gluttonous

ˈɡlətənəs ˈɡlʌtənəs
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
پرخور

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد gluttonous

  1. adjective voracious
    Synonyms: covetous, devouring, edacious, gorging, gourmandizing, greedy, gross, hoggish, insatiable, never full, omnivorous, piggish, piggy, prodigious, rapacious, ravening, ravenous, sating, starved, starving, unquenchable, wolfish

ارجاع به لغت gluttonous

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «gluttonous» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/gluttonous

لغات نزدیک gluttonous

پیشنهاد بهبود معانی