فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.

Piggy

ˈpɪɡi ˈpɪɡi
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun adjective
خوک بچه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد piggy

  1. noun a young pig
    Synonyms:
    piglet shoat shote
  1. adjective resembling swine; coarsely gluttonous or greedy
    Synonyms:
    piggish swinish hoggish porcine

ارجاع به لغت piggy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «piggy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/piggy

لغات نزدیک piggy

پیشنهاد بهبود معانی