فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.

Rime

raɪm raɪm
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    rimes

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable uncountable
ادبی شبنم، یخ‌زدگی (لایه‌ی یخ‌زده)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- After the cold night, a layer of surface frost coated the soil.
- پس‌از شب سرد، لایه‌ای از شبنم سطحی خاک را پوشانده بود.
- The thin rime on the windshield made it hard to see.
- شبنم نازک روی شیشه‌ی جلو، دید را سخت کرده بود.
noun countable
زبان‌شناسی قافیه
- The poet played with rime and meter to create a magical effect.
- شاعر، با قافیه و وزن بازی کرد تا تأثیری جادویی خلق کند.
- Children love songs with simple rimes and rhythms.
- کودکان، عاشق ترانه‌هایی با قافیه و ریتم ساده هستند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد rime

  1. noun correspondence in the sounds of two or more lines (especially final sounds)
    Synonyms:
    rhyme snow ice freeze frost icicle hoar hoarfrost
  1. verb compose rhymes
    Synonyms:
    rhyme

ارجاع به لغت rime

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «rime» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/rime

لغات نزدیک rime

پیشنهاد بهبود معانی