فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Rime

raɪm raɪm

شکل جمع:

rimes

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable uncountable

ادبی شبنم، یخ‌زدگی (لایه‌ی یخ‌زده)

After the cold night, a layer of surface frost coated the soil.

پس‌از شب سرد، لایه‌ای از شبنم سطحی خاک را پوشانده بود.

The thin rime on the windshield made it hard to see.

شبنم نازک روی شیشه‌ی جلو، دید را سخت کرده بود.

noun countable

زبان‌شناسی قافیه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

The poet played with rime and meter to create a magical effect.

شاعر، با قافیه و وزن بازی کرد تا تأثیری جادویی خلق کند.

Children love songs with simple rimes and rhythms.

کودکان، عاشق ترانه‌هایی با قافیه و ریتم ساده هستند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد rime

  1. noun correspondence in the sounds of two or more lines (especially final sounds)
    Synonyms:
    rhyme snow ice freeze frost icicle hoar hoarfrost
  1. verb compose rhymes
    Synonyms:
    rhyme

ارجاع به لغت rime

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «rime» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/rime

لغات نزدیک rime

پیشنهاد بهبود معانی