شکل جمع:
iciclesقندیل، قندیل یخ
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The icicle hung from the roof.
قندیلی از سقف آویزان بود.
The winter storm created long, sharp icicles everywhere.
طوفان زمستانی در همهجا قندیلهای یخی تیزی ایجاد کرده بود.
An icicle fell and shattered on the ground.
قندیل یخی روی زمین افتاد و شکست.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «icicle» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/icicle