آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Rental

ˈrentl ˈrentl

شکل جمع:

rentals

معنی rental | جمله با rental

noun adjective C1

اجاره‌نامه، وجه اجاره، اجاره‌ای

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

The average rental for each room is $ 50.

میانگین اجاره‌ی هر اتاق 50 دلار است.

car rental

کرایه (دادن) اتومبیل

نمونه‌جمله‌های بیشتر

a rental car

اتومبیل کرایه‌ای

a rental house

خانه‌ی استیجاری

a rental agency

بنگاه کرایه‌ی اتومبیل و غیره

rental books

کتاب‌های کرایه‌ای

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد rental

  1. noun the act of paying for the use of something (as an apartment or house or car)
    Synonyms:
    rent renting lease letting amount paid for rent renting price apartment rental unit rental-car leased car

سوال‌های رایج rental

شکل جمع rental چی میشه؟

شکل جمع rental در زبان انگلیسی rentals است.

ارجاع به لغت rental

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «rental» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/rental

لغات نزدیک rental

پیشنهاد بهبود معانی