با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Rental

ˈrentl ˈrentl
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    rentals

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun adjective C1
اجاره‌نامه، وجه اجاره، اجاره‌ای

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- The average rental for each room is $ 50.
- میانگین اجاره‌ی هر اتاق 50 دلار است.
- car rental
- کرایه (دادن) اتومبیل
- a rental car
- اتومبیل کرایه‌ای
- a rental house
- خانه‌ی استیجاری
- a rental agency
- بنگاه کرایه‌ی اتومبیل و غیره
- rental books
- کتاب‌های کرایه‌ای
نمونه‌جمله‌های بیشتر
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد rental

  1. noun The act of paying for the use of something (as an apartment or house or car)
    Synonyms: rent, renting price, amount paid for rent, apartment, renting, lease, rental unit, rental-car, leased car, letting

ارجاع به لغت rental

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «rental» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/rental

لغات نزدیک rental

پیشنهاد بهبود معانی