آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Kick Out

معنی kick out | جمله با kick out

phrasal verb

بیرون کردن، اخراج کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

He was kicked out of school.

او از مدرسه اخراج شد.

They kicked him out of the store.

او را با اردنگی از فروشگاه بیرون انداختند.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد kick out

ارجاع به لغت kick out

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «kick out» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/kick-out

لغات نزدیک kick out

پیشنهاد بهبود معانی