با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Throw Out

American: ˈθroʊˈaʊt British: θrəʊaʊt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

phrasal verb B1
دور انداختن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
phrasal verb
اخراج کردن
phrasal verb
پیشنهاد کردن
phrasal verb
رد کردن
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد throw out

  1. verb comment
    Synonyms: bring forward, bring to light, bring up, chime in, come out with, declare, deliver, produce, reveal, say, state, suggest, tell, utter
    Antonyms: be quiet
  2. phrasal verb Discard; to dispense with something; to throw away
  3. phrasal verb Dismiss or expel someone from any longer performing duty or attending somewhere
  4. phrasal verb Offer an idea for consideration
  5. phrasal verb reject

ارجاع به لغت throw out

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «throw out» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/throw out

لغات نزدیک throw out

پیشنهاد بهبود معانی