Ostracism

ˈɒstrəˌsɪzəm ˈɒstrəsɪzəm
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
نفی بلد، محرومیت از حقوق اجتماعی و وجهه ملی، طرد

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد ostracism

  1. noun banishment
    Synonyms: avoidance, blackballing, boycott, cold-shouldering, exclusion, excommunication, exile, expulsion, isolation, rejection, shunning

ارجاع به لغت ostracism

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ostracism» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ostracism

لغات نزدیک ostracism

پیشنهاد بهبود معانی