شکل جمع:
whiskers( whiskery )موی اطراف گونه و چانه، شارب، ریش، ماهوت پاک کن، (در گفتوگو) جارو کوچک، طره، مودار
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح فوق متوسط
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
A three-day whisker had made his face darker than ever.
ته ریش سه روزه چهرهی او را از همیشه تیرهتر کرده بود.
a whisker less than two centimeters
به اندازهی یک مو کمتر از دو سانتیمتر
شکل جمع whisker در زبان انگلیسی whiskers است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «whisker» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/whisker