۵۰٪ تخفیف دانشجویی برای اشتراک هوش مصنوعی تا پایان تیر 🧑🏻‍🎓
آخرین به‌روزرسانی:

Whisker

ˈwɪskər ˈwɪskə

شکل جمع:

whiskers

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

( whiskery )موی اطراف گونه و چانه، شارب، ریش، ماهوت پاک کن، (در گفت‌وگو) جارو کوچک، طره، مودار

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح فوق متوسط

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

A three-day whisker had made his face darker than ever.

ته ریش سه روزه چهره‌ی او را از همیشه تیره‌تر کرده بود.

a whisker less than two centimeters

به اندازه‌ی یک مو کمتر از دو سانتیمتر

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد whisker

  1. noun a slight amount or indication
    Synonyms:
    hint trace touch suggestion taste shadow breath intimation dash tinge streak whiff whisper shade semblance suspicion soupçon hair ghost
  1. noun a long stiff hair growing from the snout or brow of most mammals as e.g. a cat
    Synonyms:
    hair bristle facial-hair filament vibrissa cilium hairsbreadth hair's-breadth sensory hair
  1. verb furnish with whiskers
    Synonyms:
    bewhisker

سوال‌های رایج whisker

شکل جمع whisker چی میشه؟

شکل جمع whisker در زبان انگلیسی whiskers است.

ارجاع به لغت whisker

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «whisker» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/whisker

لغات نزدیک whisker

پیشنهاد بهبود معانی