فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Whiskery

American: ˈwɪskəd British: ˈwɪskəd
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • ( whisker )موی اطراف گونه و چانه، شارب، ریش، ماهوت پاک کن، (در گفت‌وگو) جارو کوچک، طره، مودار
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد whiskery

  1. adjective Having hair on the cheeks and chin
    Synonyms: bearded, barbate, bewhiskered, whiskered

ارجاع به لغت whiskery

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «whiskery» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/whiskery

لغات نزدیک whiskery

پیشنهاد بهبود معانی