فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Shading

ˈʃeɪdɪŋ ˈʃeɪdɪŋ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • noun
    سایه‌زنی (تجسم درک عمق مدل‌سازی سه‌بعدی یا تصویرسازی با تغییر در میزان تاریکی)
    • - The shading on the figure's face gave the drawing a lifelike quality.
    • - سایه‌زنی روی چهره به نقاشی حالتی واقعی بخشید.
    • - His mastery of shading techniques made his artwork stand out among the rest.
    • - تسلط او در تکنیک‌های سایه‌زنی باعث شد آثار هنری او در بین آثار بقیه به چشم بیاید.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد shading

  1. noun A gradation involving small or imperceptible differences between grades
    Synonyms: blending

ارجاع به لغت shading

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «shading» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/shading

لغات نزدیک shading

پیشنهاد بهبود معانی