قلاده، طوق (برای سگ)
She bought a new dog collar for her pet.
او یک قلادهی جدید برای حیوان خانگی خود خرید.
The dog collar was made of sturdy leather.
قلاده از چرم محکم ساخته شده بود.
پوشاک یقه کشیشی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The dog collar is a symbol of the clergy.
یقه کشیشی نماد روحانیت است.
The priest wore a dog collar with his clerical robes.
کشیش با لباس روحانیت یقه کشیشی میپوشید.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «dog collar» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/dog-collar