Pooch

puːtʃ puːtʃ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
(آمریکا-عامیانه) سگ

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد pooch

  1. verb Round one's lips as if intending to kiss
    Synonyms: pooch out
  2. noun Informal terms for dogs
    Synonyms: doggy, doggie, barker, bow-wow

ارجاع به لغت pooch

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «pooch» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/pooch

لغات نزدیک pooch

پیشنهاد بهبود معانی