شکل نوشتاری دیگر این لغت: bowwow
جانورشناسی کودکانه هاپو، سگ
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی جانورشناسی
The little girl played with her favorite bow-wow in the park.
دخترک با سگ مورد علاقهاش در پارک بازی میکرد.
Her bowwow loves to chase after butterflies in the garden.
هاپوی او عاشق دنبال کردن پروانهها در باغ است.
کودکانه واقواق، هاپهاپ (صدای سگ)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The little puppy let out a cheerful bow-wow as it played in the yard.
تولهسگ کوچولو درحالیکه در حیاط بازی میکرد، هاپهاپ شادی کرد.
The children laughed at the bowwow that came from the excited beagle.
بچهها به واقواقی که از سگ کوچک هیجانزده میآمد، خندیدند.
سروصدای (زیاد)
The party was filled with a joyful bowwow and laughter.
مهمانی پر از سروصدای شادی و خنده بود.
The bowwow from the street kept me awake all night.
سروصدای زیاد از خیابان مرا تمام شب بیدار نگه داشت.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «bow-wow» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/bow-wow