فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Poo

puː puː

شکل جمع:

poos

توضیحات:

در انگلیسی آمریکایی به‌جای poo معمولاً از poop استفاده می‌شود.

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable uncountable informal

انگلیسی بریتانیایی عن، مدفوع، پی‌پی، گه، سرگین

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح پیشرفته

مشاهده

We had to clean the cat's litter box filled with poo.

ما مجبور شدیم ظرف خاک گربه را که پر از مدفوع بود تمیز کنیم.

The garden smelled terrible because of the stray dog's poo.

باغچه به‌خاطر گه سگ ولگرد بوی افتضاحی می‌داد.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

We had to clean up the poo from the ground before the guests arrived.

قبل‌از آمدن مهمان‌ها باید پی‌پی را از روی زمین پاک می‌کردیم.

verb - intransitive informal

انگلیسی بریتانیایی ریدن، دفع کردن مدفوع، مدفوع کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

The cat usually goes outside to poo.

این گربه معمولاً برای دفع کردن به بیرون می‌رود.

After eating, the baby started to poo in her diaper.

پس‌از خوردن غذا، کودک شروع به ریدن در پوشک خود کرد.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

He couldn't hold it and had to poo quickly.

او نمی‌توانست نگهش دارد و مجبور شد سریع مدفوع کند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد poo

  1. noun the solid waste excreted from the digestive tract of humans and animals
  1. verb to defecate or to pass stool

ارجاع به لغت poo

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «poo» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/poo

لغات نزدیک poo

پیشنهاد بهبود معانی