فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Tousle

ˈtaʊzl ˈtaʊzl

توضیحات:

همچنین می‌توان از touzle به‌ جای tousle استفاده کرد.

معنی و نمونه‌جمله

noun verb - transitive

ژولیدگی مو، برهم زدن، پریشان کردن، مچاله کردن، نزاع

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

She ran out of the bedroom with tousled hair.

با گیسوان ژولیده از اتاق خواب بیرون دوید.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد tousle

  1. verb to put (the hair or clothes) into a state of disarray
    Synonyms:
    disorder disarrange mess rumple muss dishevel tangle

ارجاع به لغت tousle

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «tousle» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/tousle

لغات نزدیک tousle

پیشنهاد بهبود معانی