فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.

Unimproved

ˌəˌnɪmˈpruːvd ˌəˌnɪmˈpruːvd
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective
بایر، توسعه‌نیافته، دست‌نخورده، آبادنشده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- The company bought several acres of unimproved land for future development.
- شرکت چندین هکتار زمین دست‌نخورده را برای توسعه در آینده خریداری کرد.
- The unimproved terrain made hiking difficult.
- زمین آبادنشده پیاده‌روی را دشوار می‌کرد.
adjective
استفاده‌نشده، به‌کارنرفته، بهره‌برداری‌نشده، ازدست‌رفته
- He regretted the unimproved opportunities of his youth.
- او از فرصت‌های ازدست‌رفته‌ی دوران جوانی‌اش پشیمان بود.
- The company has many unimproved opportunities for growth in new markets.
- این شرکت فرصت‌های استفاده‌نشده‌ی زیادی برای رشد در بازارهای جدید دارد.
adjective
اصلاح‌ژنتیکی‌نشده، بهبودنیافته (نژادی)
- The farm still uses unimproved cattle that are less productive than modern breeds.
- مزرعه هنوز از گاوهای اصلاح‌ژنتیکی‌نشده استفاده می‌کند که بهره‌وری کمتری نسبت به نژادهای مدرن دارند.
- The unimproved breed of chicken lays fewer eggs.
- نژاد بهبودنیافته‌ی مرغ تخم‌های کمتری می‌گذارد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد unimproved

  1. adjective not smooth
    Synonyms:
    ordinary in a natural state untutored
  1. adjective not made more desirable or valuable or profitable; especially not made ready for use or marketing
    Antonyms:
    improved

ارجاع به لغت unimproved

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «unimproved» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/unimproved

لغات نزدیک unimproved

پیشنهاد بهبود معانی