سومشخص مفرد:
improvesوجه وصفی حال:
improvingصفت تفضیلی:
more improvedصفت عالی:
most improved(در مقایسه با قبل) بهبودیافته، بهترشده، رشدیافته، پیشرفتکرده، اصلاحشده، ارتقایافته
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
new improved formula
فرمول بهبودیافتهی جدید
the improved binary operation methods
متدهای بهبودیافتهیِ عملیات باینری
the improved results
نتایج بهترشده
However, as a fee has not been agreed between Boro and Spurs, Sunderland have stepped in with an improved offer.
با این حال، از آنجا که بین دو باشگاه میدلزبرو و اسپرز (تاتنهام هاتسپر) توافقی صورت نگرفته است، ساندرلند با پیشنهادی رشدیافته (از نظر مبلغ) وارد عمل شده است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «improved» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/improved