فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Untutored

ʌnˈtuːt̬ərd ʌnˈtjuːtəd
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • adjective
    ناآموخته، ساده، زود‌باور
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد untutored

  1. adjective Untaught
    Synonyms: ignorant, unlearned, uneducated, unschooled, illiterate, untaught, naive, natural, uninstructed, unread
  2. adjective Ignorant
    Synonyms: simple, unwitting, unaware

ارجاع به لغت untutored

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «untutored» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/untutored

لغات نزدیک untutored

پیشنهاد بهبود معانی