فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Shaggy

ˈʃæɡi ˈʃæɡi

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective

زبر، درهم، کرک‌شده، مو دراز، پر‌مو، پشمالو

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

a shaggy dog

سگ پشمالو

shaggy eyebrows

ابروهای پاچه‌بزی (پرپشت)

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد shaggy

  1. adjective hairy, unkempt
    Synonyms:
    rough furry unkempt uncombed long-haired ragged ruffled rugged unshorn hirsute
    Antonyms:
    smooth shaven kempt

ارجاع به لغت shaggy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «shaggy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/shaggy

لغات نزدیک shaggy

پیشنهاد بهبود معانی