با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Scruffy

ˈskrʌfi ˈskrʌfi
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • C2
    ژولیده، ناهنجار، ناسترده
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد scruffy

  1. adjective rough, bedraggled
    Synonyms: badly groomed, frowzy, mangy, messy, ragged, run-down, seedy, shabby, slovenly, tacky, tattered, threadbare, ungroomed, unkempt, untidy
    Antonyms: kempt, smooth, tidy

ارجاع به لغت scruffy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «scruffy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/scruffy

لغات نزدیک scruffy

پیشنهاد بهبود معانی