شکل جمع:
appeasementsسیاست سازش، مماشات، مسامحه
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The appeasement of Hitler led to war.
مماشات با هیتلر موجب جنگ شد.
The company's appeasement of the disgruntled employees improved working conditions.
مسامحهی شرکت با کارکنان ناراضی باعث بهبود شرایط کاری شد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «appeasement» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/appeasement