امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Pacification

ˌpæsəfəˈkeɪʃn̩ ˌpæsɪfɪˈkeɪʃn̩
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
تسکین دادن، آرامش

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد pacification

  1. noun An expression of agreement, sense 1
    Synonyms: appeasement, accommodation, settlement, adjustment
  2. noun Actions taken by a government to defeat insurgency
    Synonyms: counterinsurgency, peace, peace-treaty
  3. noun The act of appeasing someone or causing someone to be more favorably inclined
    Synonyms: mollification

ارجاع به لغت pacification

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «pacification» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/pacification

لغات نزدیک pacification

پیشنهاد بهبود معانی