گذشتهی ساده:
conjecturedشکل سوم:
conjecturedسومشخص مفرد:
conjecturesوجه وصفی حال:
conjecturingشکل جمع:
conjecturesحدس، ظن، گمان، تخمین، وهم
political ideas based on conjectures
عقاید سیاسی مبتنی بر اوهام
an article full of conjectures
مقالهای مملو از حدسیات
He was right in his conjectures.
حدسیات او درست درآمد.
حدس زدن، گمان کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Do you really know or are you conjecturing?
آیا واقعاً میدانی یا داری حدس میزنی؟
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «conjecture» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/conjecture