آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Brook

brʊk brʊk

معنی brook | جمله با brook

noun verb - transitive

جوی، جو، تحمل کردن‌، زیرباررفتن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

the cool waters of a mountain brook

آبهای سرد جویبار کوهستانی

I will brook no interference.

هیچ‌گونه مداخله‌ای را تحمل نخواهم کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد brook

  1. noun stream of water

ارجاع به لغت brook

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «brook» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/brook

لغات نزدیک brook

پیشنهاد بهبود معانی