جوی، جو، تحمل کردن، زیرباررفتن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
the cool waters of a mountain brook
آبهای سرد جویبار کوهستانی
I will brook no interference.
هیچگونه مداخلهای را تحمل نخواهم کرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «brook» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/brook