فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Beck

bek bek bek

معنی و نمونه‌جمله

noun

اشاره، تکان سر یا دست، تعظیم کردن، با سر تصدیق کردن یا حالی کردن چیزی، سر تکان دادن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

She is at the beck and call of her husband.

او هرچه شوهرش دستور بدهد، بی‌چون و چرا انجام می‌دهد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد beck

  1. noun
    Synonyms:
    midstream millstream brooklet sike midchannel preconization

Idioms

at the beck and call of

در اختیار، مطیع

ارجاع به لغت beck

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «beck» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/beck

لغات نزدیک beck

پیشنهاد بهبود معانی