آخرین به‌روزرسانی:

Hear Of

معنی و نمونه‌جمله‌ها

phrasal verb

(درباره‌ی چیزی یا کسی) شنیدن، مطلع شدن، اطلاع یافتن، باخبر شدن، آگاهی یافتن

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح پیشرفته

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

I was so sorry to hear of your father’s death.

از شنیدن خبر درگذشت پدرت بسیار متأسف شدم.

The last I heard of him he was living in Glasgow.

آخرین باری که از او باخبر شدم، در گلاسکو زندگی می‌کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد hear of

  1. verb hear about
    Synonyms:
    know know about be aware of become aware of discover

ارجاع به لغت hear of

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «hear of» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/hear-of

لغات نزدیک hear of

پیشنهاد بهبود معانی