با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Broodmare

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
مادیان که برای جفت‌گیری و باروری نگهداری شود، مادیان تخمی
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد broodmare

  1. noun A female horse used for breeding
    Synonyms: stud-mare

ارجاع به لغت broodmare

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «broodmare» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/broodmare

لغات نزدیک broodmare

پیشنهاد بهبود معانی