تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
give (or lend) countenance (to something)
حمایت کردن، تأیید کردن
خودداری کردن (به ویژه از خنده)، بروز ندادن
put (or stare) out of countenance
از رو بردن، خیط کردن، شرمگین کردن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «countenance» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/countenance