فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Countdown

ˈkaʊntdaʊn ˈkaʊntdaʊn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

  • شمارش معکوس
  • noun adverb
    میزان کردن ساعت، لحظات آخر
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد countdown

  1. noun final preparation
    Synonyms: launch procedure

ارجاع به لغت countdown

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «countdown» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/countdown

لغات نزدیک countdown

پیشنهاد بهبود معانی