گذشتهی ساده:
copedشکل سوم:
copedسومشخص مفرد:
copesوجه وصفی حال:
copingاز پس ... برآمدن، از عهدهی ... برآمدن، کشش ... را داشتن، کنار آمدن با (مسائل و مشکلات و غیره)
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح فوق متوسط
She is ill and cannot cope with household chores.
او بیمار است و از پس کارهای منزل برنمیآید.
Grade schools cannot cope with the increasing numbers of students.
مدارس ابتدایی کشش افزایش تعداد دانشآموزان را ندارند.
مقابله کردن، حریف ... شدن، دستوپنجه نرم کردن، برابری کردن با
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The team must find a way to cope with their opponent's aggressive tactics.
این تیم باید راهی برای مقابله با تاکتیکهای تهاجمی حریف پیدا کند.
I can't cope with these children!
من حریف این بچهها نمیشوم!
The team worked together to cope with the challenges they faced during the game.
این تیم برای اینکه بتوانند حریف چالشهایی که در طول بازی با آن روبهرو بودند شوند، همکاری کردند.
قدیمی روبهرو شدن با
The ships will cope at the port to unload their cargo.
کشتیها برای تخلیهی محمولههای خود در بندر با هم روبهرو خواهند شد.
The students will cope in the cafeteria during lunchtime.
دانشآموزان در وقت ناهار در کافهتریا با هم روبهرو خواهند شد.
قدیمی جنگیدن
The knight coped tirelessly against the enemy.
شوالیه نستوهانه با دشمن جنگید.
He coped with his opponent.
با حریفش جنگید.
پوشاک دین ردا (در کلیسا)
The ancient cope displayed in the museum showcased the rich history of ecclesiastical attire.
ردای باستانی نمایشدادهشده در موزه تاریخ غنی لباس کلیسایی را به نمایش میگذارد.
The new deacon was excited to don the cope for the first.
شماس جدید از اینکه برای اولین بار ردا را به تن میکرد، هیجانزده بود.
معماری سقف (معمولاً شیبدار)
The architect designed a beautiful cope for the building.
معمار سقف زیبایی برای این ساختمان طراحی کرده است.
the church's cope
سقف کلیسا
معماری شکل دادن (یک عضو ساختاری) (برای تناسب با یک پوشش یا مطابقت با شکل بخش دیگر)
The mason used a chisel to cope the brick.
سنگکار از اسکنه برای شکل دادن به آجر استفاده کرد.
The welder coped the metal plate.
جوشکار صفحهی فلزی را شکل داد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «cope» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/cope