گذشتهی ساده:
got byشکل سوم:
got byسومشخص مفرد:
gets byوجه وصفی حال:
getting byشکل نوشتاری شکل سوم این لغت در آمریکای شمالی: gotten by
گذران کردن، سر کردن
He gets by with a little income.
او با درآمدی کم گذران میکند.
She managed to get by with a part-time job.
او توانست با یک شغل نیمهوقت سر کند.
موفق شدن (با کمترین تلاش)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
She's always finding shortcuts to get by without actually doing the work.
او همیشه در حال یافتن میانبرهایی برای موفق شدن بدون انجام کار است.
He always manages to get by with minimal effort in his classes.
او همیشه با حداقل تلاش در کلاسهای خود موفق میشود.
گذشتن، عبور کردن، رد شدن
We had to get by the roadblock in order to reach our destination.
برای رسیدن به مقصد باید از راهبند میگذشتیم.
We had to find an alternate route to get by the flooded road.
مجبور شدیم مسیر جایگزین برای عبور از جادهی سیلزده پیدا کنیم.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «get by» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/get-by