فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Get By

ɡɛt baɪ ɡɛt baɪ

گذشته‌ی ساده:

got by

شکل سوم:

got by

سوم‌شخص مفرد:

gets by

وجه وصفی حال:

getting by

توضیحات:

شکل نوشتاری شکل سوم این لغت در آمریکای شمالی: gotten by

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

phrasal verb verb - intransitive

گذران کردن، سر کردن

He gets by with a little income.

او با درآمدی کم گذران می‌کند.

She managed to get by with a part-time job.

او توانست با یک شغل نیمه‌وقت سر کند.

phrasal verb verb - intransitive

موفق شدن (با کمترین تلاش)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

She's always finding shortcuts to get by without actually doing the work.

او همیشه در حال یافتن میان‌برهایی برای موفق شدن بدون انجام کار است.

He always manages to get by with minimal effort in his classes.

او همیشه با حداقل تلاش در کلاس‌های خود موفق می‌شود.

phrasal verb verb - intransitive

گذشتن، عبور کردن، رد شدن

We had to get by the roadblock in order to reach our destination.

برای رسیدن به مقصد باید از راه‌بند می‌گذشتیم.

We had to find an alternate route to get by the flooded road.

مجبور شدیم مسیر جایگزین برای عبور از جاده‌ی سیل‌زده پیدا کنیم.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد get by

  1. phrasal verb manage, survive
    Synonyms:
    do exist survive get along cope succeed fare thrive flourish prosper make out get on subsist do well enough shift make ends meet muddle through contrive

ارجاع به لغت get by

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «get by» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/get-by

لغات نزدیک get by

پیشنهاد بهبود معانی