گذشتهی ساده:
existedشکل سوم:
existedسومشخص مفرد:
existsوجه وصفی حال:
existingزیستن، وجود داشتن، موجود بودن، بودن
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح متوسط
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The ideas that exist in the mind of an artist.
اندیشههایی که در ذهن هنرمند وجود دارد.
The refugees barely exist.
پناهندگان بهسختی زندگی میکنند.
Such a creature does not exist at all.
چنین موجودی اصلاً وجود ندارد.
the problems which exist in the provinces
مسائل موجود در استانها
in order to exist comfortably
برای راحت زیستن
How can so many people exist in such a small place?
چگونه این همه انسان میتوانند در جایی به این کوچکی زندگی کنند؟
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «exist» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/exist