مصدر فعل بودن، امر فعل بودن، وجود داشتن، زیستن، شدن، ماندن، باش
Be here before noon!
قبل از ظهر اینجا باش!
He is old.
او سالخورده است.
Paris is in France.
پاریس در فرانسه است.
The meeting will be tonight.
جلسه امشب خواهد بود.
I am
هستم
you are
هستی
he (she, it) is
است، هست
we are
هستیم
you are
هستید
they are
هستند
I (he, she, it) was
بودم (بود)
you (they, we) were
بودید (بودند، بودیم)
I (you, they, we) have been
بودهام (بودهاید، بودهاند، بودهایم)
he (she, it) has been
بوده است
I (you, he, she, it, they, we) had been
بودم (بودی، بود، بودند، بودیم)
I (you, he, she, it, they, we) will (or shall) be
خواهم بود (خواهی بود، خواهد بود، خواهند بود، خواهیم بود)
He will be selected.
انتخاب خواهد شد.
He is leaving tomorrow.
فردا میرود، فردا خواهد رفت.
How long will they be here?
چند وقت خواهند ماند؟ تا کی اینجا خواهند بود؟
peace be with you
سلام بر تو (شما)، درود، الهی قرین صلح و آرامش باشی
She is writing a letter.
او دارد نامه مینویسد.
That hat is ten dollars.
آن کلاه ده دلار است.
The door is on the left.
درب در سمت چپ قرار دارد.
When will the wedding be?
عروسی کی خواهد بود؟
شیمی عنصر شیمیایی (Be) بریلیم، عنصر بریلیم ( نماد شیمیایی Beryllium)
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی شیمی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «be» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/be