امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Be

bi bi
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    was
  • شکل سوم:

    been

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun verb - intransitive adverb A1
مصدر فعل بودن، امر فعل بودن، وجود داشتن، زیستن، شدن، ماندن، باش

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- Be here before noon!
- قبل از ظهر اینجا باش!
- He is old.
- او سالخورده است.
- Paris is in France.
- پاریس در فرانسه است.
- The meeting will be tonight.
- جلسه امشب خواهد بود.
- I am
- هستم
- you are
- هستی
- he (she, it) is
- است، هست
- we are
- هستیم
- you are
- هستید
- they are
- هستند
- I (he, she, it) was
- بودم (بود)
- you (they, we) were
- بودید (بودند، بودیم)
- I (you, they, we) have been
- بوده‌ام (بوده‌اید، بوده‌اند، بوده‌ایم)
- he (she, it) has been
- بوده است
- I (you, he, she, it, they, we) had been
- بودم (بودی، بود، بودند، بودیم)
- I (you, he, she, it, they, we) will (or shall) be
- خواهم بود (خواهی بود، خواهد بود، خواهند بود، خواهیم بود)
- He will be selected.
- انتخاب خواهد شد.
- He is leaving tomorrow.
- فردا می‌رود، فردا خواهد رفت.
- How long will they be here?
- چند وقت خواهند ماند؟ تا کی اینجا خواهند بود؟
- peace be with you
- سلام بر تو (شما)، درود، الهی قرین صلح و آرامش باشی
- She is writing a letter.
- او دارد نامه می‌نویسد.
- That hat is ten dollars.
- آن کلاه ده دلار است.
- The door is on the left.
- درب در سمت چپ قرار دارد.
- When will the wedding be?
- عروسی کی خواهد بود؟
نمونه‌جمله‌های بیشتر
symbol uncountable
شیمی عنصر شیمیایی (Be) بریلیم، عنصر بریلیم ( نماد شیمیایی Beryllium)
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد be

  1. verb exist
    Synonyms:
    abide act be alive breathe continue do endure go on have being have place hold inhabit last live move obtain persist prevail remain rest stand stay subsist survive
  1. verb happen
    Synonyms:
    befall come about come to pass occur take place transpire

ارجاع به لغت be

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «be» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/be

لغات نزدیک be

پیشنهاد بهبود معانی