امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Been

    bɪn biːn
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    verb - use participle
    شکل سوم فعل be

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
    - The fruit has been eaten.
    - میوه خورده شده است.
    - They have been working hard all day.
    - آن‌ها تمام روز سخت کار کرده‌اند.
    - We have been studying Spanish since last year.
    - ما از پارسال اسپانیایی می‌خوانیم.
    verb - use participle
    سفر کردن، رفتن (در گذشته)
    - He's been to all fifty states in the USA.
    - او به تمام پنجاه ایالت آمریکا سفر کرده است.
    - Have you been to the new shopping mall yet?
    - آیا تابه‌حال به مرکز خرید جدید رفته‌اید؟
    verb - use participle
    رفتن (و تمام کردن عملی در آنجا)
    - I've been to the doctor about my cough.
    - من به‌خاطر سرفه‌ام پیش دکتر رفته‌ام.
    - Have you been to the library to return those books?
    - آیا برای پس دادن آن کتاب‌ها به کتابخانه رفته‌ای؟
    verb - use participle
    انگلیسی بریتانیایی بودن (بودن در جایی و سپس ترک کردن آنجا)
    - Has the mailman been yet?
    - آیا پستچی آمده بود؟
    - The window cleaner has already been this week.
    - مرد شیشه‌پاک‌کن این هفته قبلاً آمده است.
    پیشنهاد بهبود معانی

    ارجاع به لغت been

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «been» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/been

    لغات نزدیک been

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    دودگیر دور از جاده دور از مد نظر دور افتاده کردن دور زدن یک مانع دور سر گردانی دور لگام دوران انتقاد دوران زوال دوران کیهان دوران خدمت نظام دوربین فیلمبرداری ویدیو و تلویزیون دورفتاده دورنما مانند دوره فروشی کردن دورگه شدگی دورین دوزندگی کردن دوست خواهروار دوطرفگی