حوصله سر رفتن، بی حوصله شدن
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی کالوکیشنهای کاربردی سطح متوسط
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
I get bored easily if I don't have anything to do.
اگر کاری برای انجام دادن نداشته باشم، به راحتی حوصله ام سر می رود.
The children get bored on long car journeys.
بچه ها در سفرهای طولانی با ماشین بی حوصله می شوند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «get bored» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/get-bored