حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
چرک، گربه، پیشی، دخترک، زن جوان، لب، دهان، چهره
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
She smacked him in the puss.
زد توی پوزش.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «puss» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/puss