رخسار، رخ، چهره، رو، صورت، لقا، سیما، منظر، نما
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
black hair and a handsome visage
موی سیاه و چهرهی زیبا
Abundant rains have changed the valley's visage.
بارانهای فراوان سیمای دره را دگرگون کرده است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «visage» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/visage