فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Thumbs Up

معنی و نمونه‌جمله‌ها

idiom informal

(بالا بردن انگشت شست) نشانه‌ی پذیرش یا پسندیدن چیزی (در ایران در دهه‌های گذشته به نشان‌دادن شست بیلاخ گفته می‌شد و حرکت توهین‌آمیزی دانسته می‌شد که امروزه دیگر چنین نیست)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

Government's plans have got the thumbs up from the trade unions.

سندیکاها طرح‌های دولت را پسندیده‌اند.

The critic gave the new movie two thumbs up.

منتقد فیلم جدید را بسیار پسندید.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد thumbs up

  1. noun stamp of approval
    Synonyms:
    approval satisfaction green light go-ahead rubber stamp

ارجاع به لغت thumbs up

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «thumbs up» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/thumb-up

لغات نزدیک thumbs up

پیشنهاد بهبود معانی