کالبدشناسی ناخن انگشت شست
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی کالبدشناسی
His thumbnail was crushed in the car accident.
ناخن انگشت شست او در تصادف رانندگی شکست.
She painted a tiny flower on her thumbnail.
گل کوچکی روی ناخن انگشت شستش کشید.
کامپیوتر تصویرک، تصویر کوچک
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی کامپیوتر
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
I clicked on the thumbnail to view the full image.
برای مشاهدهی کامل تصویر روی تصویرک کلیک کردم.
Can you send me the thumbnail of the document?
آیا میتوانید تصویر کوچک سند را برای من ارسال کنید؟
کوتاه، مختصر، موجز
a thumbnail report
گزارش مختصر
The thumbnail description of the movie was enough to pique my interest.
توضیحات کوتاه فیلم برای جلب توجه من کافی بود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «thumbnail» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/thumbnail