فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Truncated

American: ˈtrəŋˌketəd British: trʌŋˈkeɪtɪd

معنی‌ها و نمونه‌جمله

adjective

کوتاه‌شده، مختصر‌شده، دارای حذفیات

a truncated text of his speech

متن پر از زدگی نطق او

adjective

(بلورها و مخروطات و اجسام) دارای گوشه یا لبهی مسطح، لب بریده، لبه پهن، پرچ گوشه، پرچ لبه، دارای راس بریده و پهن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
adjective

رجوع شود به: truncate

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد truncated

  1. adjective having the vertex cut off by a plane that is not parallel to the base
    Synonyms:
    shortened abbreviated truncate foreshortened stunted
  1. verb shorten
    Synonyms:
    cut shortened abbreviated condensed curtailed lessened lowered trimmed clipped cropped chopped pared lopped pruned slashed shorn mangled
    Antonyms:
    lengthened expanded stretched elongated

ارجاع به لغت truncated

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «truncated» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/truncated

لغات نزدیک truncated

پیشنهاد بهبود معانی