آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۲ آذر ۱۴۰۲

    Clipped

    klɪpt klɪpt

    سوم‌شخص مفرد:

    clips

    وجه وصفی حال:

    clipping

    معنی clipped

    adjective

    بریده‌بریده، صافکاری‌شده، صاف و صوف

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس
    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد clipped

    1. verb to exploit (another) by charging too much for something
      Synonyms:
      overcharged fleeced gouged skinned soaked nicked
    1. verb to hit with a quick, sharp blow of the hand
      Synonyms:
      slapped smacked punched cuffed spanked boxed whacked buffeted busted
    1. verb sever or remove by pinching or snipping
      Synonyms:
      cut reduced shortened trimmed cropped decreased diminished abbreviated lopped pruned truncated shorn bobbed pared mown shaven slashed excised curtailed snipped chopped lowered dressed rated timed paced held fastened blocked hindered hit punched hooked swindled socked clutched clasped encompassed embraced overcharged
      Antonyms:
      lengthened
    1. verb to deliver a powerful blow to suddenly and sharply
      Synonyms:
      hit struck knocked smashed clouted bashed slammed socked caught belted slugged whacked walloped pasted biffed bopped whopped whammed thwacked slogged smitten popped conked
    1. verb to put one's arms around affectionately
      Synonyms:
      hugged held embraced clasped squeezed pressed enfolded clinched bosomed
    1. verb to join one thing to another
      Synonyms:
      attached connected fastened fixed affixed coupled secured moored
    1. verb terminate or abbreviate before its intended or proper end or its full extent
      Synonyms:
      curtailed
    1. verb run at a moderately swift pace
      Synonyms:
      jogged trotted

    سوال‌های رایج clipped

    وجه وصفی حال clipped چی میشه؟

    وجه وصفی حال clipped در زبان انگلیسی clipping است.

    سوم‌شخص مفرد clipped چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد clipped در زبان انگلیسی clips است.

    ارجاع به لغت clipped

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «clipped» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/clipped

    لغات نزدیک clipped

    • - clip-fed
    • - clipboard
    • - clipped
    • - clipped form
    • - clipper
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    self-determination seldom solidarity same here spectral splentic stand the test of time start from scratch bus start over strongly recommend subconsciously arrange cognation piccalilli عدلیه تفاصیل مبادی آداب پیراهن پرنده پا بلوط بازو آشغال ماهی شمشیری ماهی هادوک ماهی کف‌زی ماهی اسنپر ماهی سی بس ماهی فرشته‌ای
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.