فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Bosomed

American: ˈbʊzəmd British: ˈbʊzəmd

معنی و نمونه‌جمله

adjective

دارای سینه‌ی برجسته، نهفته

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

small-bosomed

دارای پستان‌های کوچک

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد bosomed

  1. verb squeeze (someone) tightly in your arms, usually with fondness
    Synonyms:
    hugged held embraced squeezed clasped pressed enfolded clinched clipped

ارجاع به لغت bosomed

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «bosomed» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/bosomed

لغات نزدیک bosomed

پیشنهاد بهبود معانی