با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Bosomed

American: ˈbʊzəmd British: ˈbʊzəmd
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

adjective
دارای سینه‌ی برجسته، نهفته

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- small-bosomed
- دارای پستان‌های کوچک
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد bosomed

  1. verb Squeeze (someone) tightly in your arms, usually with fondness
    Synonyms: squeezed, hugged, clipped, clinched, embraced, pressed, held, enfolded, clasped

ارجاع به لغت bosomed

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «bosomed» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/bosomed

لغات نزدیک bosomed

پیشنهاد بهبود معانی