آخرین به‌روزرسانی:

Damaged Things

معنی و نمونه‌جمله‌ها

collocation

چیزهای آسیب دیده

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کالوکیشن‌های کاربردی سطح متوسط

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

The damaged things were scattered across the floor.

چیزهای آسیب دیده در سراسر زمین پراکنده شده بودند.

He collected the damaged things after the storm.

او چیزهای آسیب دیده را بعد از طوفان جمع کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت damaged things

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «damaged things» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/damaged-things

لغات نزدیک damaged things

پیشنهاد بهبود معانی