امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Nonchalance

ˈnɑːnʃəˈlɑːns ˈnɒnʃələns
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
سهل‌انگاری، بی‌خیالی، پشت گوش فراخی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد nonchalance

  1. noun A stable, calm state of the emotions
    Synonyms:
    aplomb balance collectedness composure coolness equanimity imperturbability imperturbableness poise sang-froid self-possession unflappability cool
  1. noun The trait of remaining calm and seeming not to care; a casual lack of concern
    Synonyms:
    indifference composure insouciance apathy disregard unconcern

ارجاع به لغت nonchalance

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «nonchalance» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/nonchalance

لغات نزدیک nonchalance

پیشنهاد بهبود معانی