ادبی بیتفاوتی، بیقیدی، آسودهخیالی، خونسردی، آسودهدلی، بیپروایی، بیاعتنایی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The insouciance of youth often leads to reckless decisions.
بیپروایی جوانان اغلب به تصمیمات بیباکانهای منجر میشود.
Her insouciance in the face of danger amazed everyone around her.
آسودهخیالی او در مواجه با خطر، همهی اطرافیانش را شگفتزده کرده بود.
His insouciance about deadlines often led to chaos in the work environment.
بیتفاوتی او نسبتبه ضربالاجلها اغلب به هرجومرج در محیط کار منجر میشد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «insouciance» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/insouciance