فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.

Noncitizen

ˌnɑːnˈsɪt̬əzn ˌnɒnˈsɪtɪzn
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    noncitizens

توضیحات

شکل نوشتاری دیگر این لغت: non-citizen

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
غیرشهروند، غیرتبعه (فردی که تابعیت کشور خاصی را ندارد و به‌عنوان شهروند آن کشور شناخته نمی‌شود)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- The new policy aims to protect the rights of noncitizens living in the country.
- هدف سیاست جدید، حمایت از حقوق افراد غیرشهروند ساکن کشور است.
- The noncitizen faced challenges when trying to access healthcare services.
- فرد غیرشهروند هنگام تلاش برای دسترسی به خدمات مراقبت‌های بهداشتی با چالش‌هایی روبرو شد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد noncitizen

  1. noun an individual who does not hold citizenship in a particular country

ارجاع به لغت noncitizen

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «noncitizen» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/noncitizen

لغات نزدیک noncitizen

پیشنهاد بهبود معانی