(عامیانه) به حد وفور، فراوان
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
There was food aplenty.
غذا فراوان بود.
کلمهی aplenty در زبان فارسی به «فراوان»، «بهوفور» یا «به مقدار زیاد» ترجمه میشود.
این واژه برای بیان وفور، تکثر یا دسترسی آسان به چیزی به کار میرود و معمولاً به همراه اسم یا در جمله برای توصیف میزان قابل توجهی از منابع، فرصتها یا اشیاء استفاده میشود. Aplenty صفت یا قید است و در متون ادبی، رسمی و روزمره کاربرد دارد، اما لحن آن کمی ادبی و تأکیدی است.
در سطح معنایی، aplenty برای نشان دادن وفور و بیشبود چیزی استفاده میشود. برای مثال، جملهی Opportunities were aplenty for those willing to work hard به این معناست که «فرصتها برای کسانی که مایل به تلاش بودند، فراوان بود». در این کاربرد، واژه بر تعداد یا میزان زیاد تأکید میکند و حس رضایت، فراوانی و امکان انتخاب را منتقل میسازد.
در ادبیات و نوشتار رسمی، aplenty معمولاً برای ایجاد تأکید و حس شعاری یا شاعرانه به کار میرود. برای نمونه، Food was aplenty at the festival یعنی «غذا بهوفور در جشنواره فراهم بود». استفاده از این واژه به جمله وزن ادبی میدهد و حالت توصیفی و تصویری را تقویت میکند، در حالی که جایگزین سادهای مانند a lot of food ممکن است همین حس را منتقل نکند.
از نظر کاربرد اجتماعی و فرهنگی، aplenty میتواند به وفور منابع، فرصتها یا شرایط مثبت اشاره کند. این واژه بیانگر دسترسی آسان یا وجود فراوان چیزی است که افراد یا جامعه از آن بهرهمند میشوند و نشاندهندهی شرایط مساعد و غنی است. به همین دلیل، در متون انگیزشی، اقتصادی و توصیفی از آن زیاد استفاده میشود.
بهطور استعاری، aplenty میتواند نمادی از فراوانی و نعمت در زندگی انسان باشد. برای مثال، گفته میشود: Joy and laughter were aplenty in the household؛ یعنی «شادی و خنده در خانه فراوان بود». این کاربرد استعاری نشان میدهد که aplenty نه تنها میزان فیزیکی چیزی را بیان میکند، بلکه میتواند وضعیت احساسی، کیفیت زندگی یا حس سرزندگی و نشاط را نیز منتقل نماید.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «aplenty» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/aplenty