فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Willpower

ˈwɪlpaʊər ˈwɪlˌpaʊə

معنی و نمونه‌جمله

noun C2

عزم راسخ، تصمیم جدی، نیروی اراده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

He quit his addiction through willpower alone.

فقط با قدرت اراده اعتیاد خود را ترک کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد willpower

  1. noun personal determination
    Synonyms:
    will resolve resolution determination discipline self-control self-discipline strength drive force firmness grit self-restraint self-government single-mindedness fixity

ارجاع به لغت willpower

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «willpower» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/willpower

لغات نزدیک willpower

پیشنهاد بهبود معانی